آسمانآسمان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

زميني به وسعت آسمان

سوره مبارکه مریم ... اصلاح فرزند

هر کسی هر والدی و هر والده ای گمان می  کند که در تربیت فرزند خود کوتاهی کرده، کم گذاشته، خطا داشته، جاهایی از دستش در رفته و آنچه نباید می کرده را کرده و آنچه نباید می گفته را گفته... و بسترِ طیب و طاهر فرزندش را موّاج کرده؛  و نمی داند چه کند و مستاصل است و نگران است و ناراحت از وضعیت موجود خودش و فرزندانش است و مضطر از خرابی آینده ی فرزندانش است  قرآنش را باز کند صفحات پر از حیات و دگرگونی و سعادت و رشد را ورق بزند و وقتی رسید به سوره مریم... شروع کند به مطالعه... انقدر مطالعه ی این سوره تاثیر گذار است در زیبا شدنِ خوی و منش فرزندان که حد و حساب ندارد. سوره مریم که با که...
11 مهر 1394

سوره مبارکه طارق... کوبنده ی باب عبد پروری

می ترسم از وقتی که زینب بانو به حرف بیاید. برایم تجسم قیامت است؛ تجسم یوم تبلی السرائر. انقدر عمیق و نافذ چشم می دوزد به اتفاق های پیرامونش؛ به روابط من و برادرش؛ به گیس و گیس کشی هایمان، به  پیروز شدن های یا من یا مربا؛  انقدر با دقت به کلمه هایی که ادا می کنم و مربا ادا می کند نگاه می کند واقعا انگار به کلمه های نگاه می کند؛ که هر آن منتظرم زبان که باز کند زیااااد حرف داشته باشد برای گفتن...  حاضر است همیشه می شنود همه کلام ها را می بیند همه رفتارها را می فهمد کنه مطلب و ریشه  و دلیل بروز را! وای بر من  بر روزی که زبان باز کند، و بگوید آنچه را که این مدت 2 سال و 2 ماه بر او و بر ما گذشته ...
11 مهر 1394

می زنم یا می خورم...

نگران زدن ها و خوردن های بچه هایمان نباشیم. نه در زدن و نه در خوردن شان، هیچ ارزش گذاری ای نمی توان کرد. تنها و تنها در ارتباط با محیط عکس العمل هایی از خود بروز می دهند که؛ نشانِ رشد و تعالی آن هاست در رسیدن صفاتی که فقط با رشد تفکر و تعقل شان برایشان اتفاق می افتد. و این مهم در 7 سال دوم و بعد از آن رخ می دهد. پس زدن ها را نشانه ی جلب توجه و قلدری و ... و خوردن ها را نشانه ی جلب توجه و مظلوم نمایی و ...  ندانیم ...
2 خرداد 1394

عید دیدنی های 4 نفری

قبل از شروع عید دیدنی ها فکر می کردیم خیلی بچه هایمان اذیت میشوند، مدام ازین خانه به خانه ی دیگر در حرکت باشیم و استقرارمان نیم ساعت حداکثر 45 دقیقه باشد. اولش دعا کردیم که کاش جایی می بود که  بچه هایمان را می گذاشتیم و 2 نفری می رفتیم که به 2 دلیل مستجاب نشد: 1- جایی نبود که بگذاریمشان. 2- دیگرانی که می رفتیم منزل شان بچه هایمان را می خواستند ببینند بیشتر از خودمان.(خانواده ی کامل) همین باعث شد که رفت و آمد ها را آغاز کنیم. و بر خلاف تصور ما اون ها نبودن که خسته می شدن؛ اتفاقا از این دَدَ به اون دَدَ برای شان بسیار جذاب و مفرح و شادی آفرین بود حتی گاهی 10 شب که به قصد منزل می پیچیدیم در کوچه مان؛ آقا پسر معترض می شد که چ...
8 فروردين 1394

فضای رشد

به فکر این هستم که خانه مان را بکنم یک مهد کودک فامیلی-محله ای. به چه درد می خورد خانه ی بی درد بخور؟! یا یک کتابخانه ی محلی حتی. یا مجلس های مکرر قرآن و ذکر. بچه در این فضا باید رشد کند. و  الا رشد نمی کند.   ...
3 فروردين 1394

معیار برای بارداری

برای فرزند آوری   معیارهای گوناگونی وجود دارد که  باید  لحاظ شوند مثل: سلامت جسمی والدین، مخصوصا مادر؛ این معیار اگر موجود نباشد اصولا بارداری ای هم اتفاق نمی افتد پس نبودش = نبود بارداری ست.   معیارهایی هم وجود دارند که  نباید  لحاظ شوند مثل وجود اختلاف نظر بین والدین. این نمونه از نامعیارها بایستی مدیریت شده و بطور خلاقانه نسبت به آنها عکس العمل نشان داده شود و الا اختلاف نظر هیچ گاه به 0 و حتی نزدیک 0 هم نمی رسد. ...
17 آذر 1393
1