آسمانآسمان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

زميني به وسعت آسمان

مرگ بر اسرائیل

انقدر قدم هایی که برمیدار محکم و استوار است که یاد گلادیاتورهای قوی می افتم که برای تخریب حرکت می کردند. انشالله برای تخریب ظلم تخریب کفر تخریب استکبار تخریب این اسراییلیهای قدرت نما و مظلوم کش، قدمهای تو و دوستانت هر لحظه محکم و محکم تر شود. که دیگر مشت تنها کافی نیست.
11 مرداد 1393

خانم خانوما

زینب مرا یاد خاله خانباجی ها می اندازد. صبح هایی که زودِ زود بیدار می شوم... بیدار می شود. پایه ی خوردن صبحانه های دخترونه است. پایه ی استحمام صبح گاهی ست. پایه ی خلوت های مادرانه است. می بینم درَش که بلند می شود و خیلی فرز، برای جماعتی سماور آتش می کند و نان گرمی را در سفره می گذارد ... انگار روزی رسان است ...
20 ارديبهشت 1393

شکل گرفتن قوای تفکر

دیگه نمی تونم ازش چیزی را قایم کنم. تا چند روز پیش، مهر را که می گذاشتم زیر سجاده، فکر می کرد که مهری وجود ندارد و بی خیالش می شد. اما از امروز، می رود دنبالش  می گردد، زیر چادر... حتی پشت در!!!
15 ارديبهشت 1393