ادب والدين 25
يک مادر نبايد به سختي هاي در پيش رو فکر کند
فکر کند که :
*واي خدا بداد ما برسد وقتي مي خواهد دندان در بياورد
* يعني 6 ماه بايد فقط به او شير بدهم؟
* شب ها بايد مدام بيدار بشوم؟
* وقتي که به غذا بيفتد، بايد هر روز غذاي او را هم درست کنم؟
* واي الان که نمي تواند حرکت کند همه ش بايد بغل من باشد.
* واي وقتي به حرکت و سينه خيز و چاردست و پا رفتن افتاد همه ش بايد دنبالش باشم که جاي خطرناک نرود، کار خطر ناک نکند!!
* الان دندان ندارد، واي اگر دندان در بياورد همه چيز را مي خواهند بجود! اگر خفه شد چه؟ اگر نتوانست بجود چه؟؟؟
* يعني با بچه من ديگر فعاليتي نخواهم داشت؟ الان که در بغل است و گريه مي کند نمي توانم کلاسي برم؟ بعد که راه مي افتد هم نمي توانم بعدش هم ...؟؟؟
اين نوع سوالات نه تنها جواب منطقي و عاقلانه ندارد، بلکه جز ايجاد تشويش و اضطراب براي مادر نتيجه اي به همرا نخواهد داشت.
به اکنونِفرزندان پرداختن وبا آنها زندگي کردن
با خنده هايشان خنديدن
با گريه هايشان گريه کردن
در آغوش کشيدن به وقت لازم
چه در وقت بي دنداني و چه در وقت دندان در آوردن
چه در وقت روان بودن شکم و چه در وقت سفت بودن و کارنکردنش
چه در وقت خوش خوابي و چه در وقت بد خوابي
چه در وقت خوشي و چه در وقت ناخوشي
سبب مي شود بچه داري براي يک مادر لذت بخش شود و شيرينيِ سخت ترين بچه داري ها براي ش از يک عسلِدرجه يکِاصل کوه هاي لبنان.