سجده که می کند...عرش خانه ما می شود
چادر رنگی اش را برمیدارد می آورد
کشش را می اندازم دور گردنش و مثل آن موقع که دبستان بودیم و چادر برعکس مان را پرتاپ می کردیم و درست روی سرمان قرارمیگرفت ، برایش سر می کنم.
کوتاه است و راحت.
بنظرم فطری بودنِ پوشش و چادر سر کردن یه مقوله است و اینکه با آرنج بزنند زیر بغل شان، یک مقوله دیگر.
خوردنی می شود واقعا وقتی سر نماز چادر دارد و با مهری در دست عبودیت خدا می کند
دعای مادر برای دختر:
دختر معنویتِ خالص است، جنسش برای ارتباط با غیب و ملکوت آفریده شده. امید دارم که این سجده ها و نمازها و ... به عبادتِ تنها و تنها و تنها، خدا صرف شود و تمام انرژی اش را صرف خیر رسانی به دیگران کند در راه او، نه اینکه صرف کی چی گفت و عکس العملش چی بود و ناراحتی ها و مشغولیت هایی از این دست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی