آسمانآسمان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

زميني به وسعت آسمان

می خوابم اما بیدارم

1393/7/8 16:38
913 بازدید
اشتراک گذاری

دو هفته ای می شود که عصرها زیبنمان 1 ساعت هم نتوانسته بخوابد.

برادرش تا ببیند نیست، می گوید؟

کجاست؟

چرا نیست؟

یک روزی بانو را خوابونده بودم و خوشحال مشغول امورات بودم. دیدم صدای خنده های ریز ریز از اتاق می آید.

مربا رفته بود درون تخت، با دست روی شکم عسل می زد و برایش لالایی می خوند.

مدیونید اگر فکر کنید عسل خواب بود!!!!

این لالایی می خوند اون هم جفت پا را در هوا می چرخاند و در تشک می خواباند!

من که حضورم را علنی کردم شروع کردند به پریدن و جیغ کشیدن!

دقیقا مثل دو تا همدست!!!

یعنی هر روز بهتر از دیروز؛ دینگ دینگ

پسندها (1)

نظرات (2)

ام‌طاها
9 مهر 93 0:42
ماشاء‌الله به هر دو
زينب پری و دوستان
پاسخ
ماشالله به شما
مامان و بابای یاسمن و حسين
7 آبان 93 10:31
من عاشق اين بازي كردناشونم