آسمانآسمان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

زميني به وسعت آسمان

کبــــــود مثل آسمان

1392/12/24 18:01
1,275 بازدید
اشتراک گذاری

در حال عوض کردن عسل بودم.

نگاه م به کبودي کنار زانوش ميفته.

و ياد خاطره ي گاز گرفتنِ مربّا از پاي عسل.

ياد لحظه اي که زينب ضعف کرد از درد و محمد سجاد از گريه و ناله ي خواهرش رنگش پريد و بغض کرد.

ياد خودم که با انگشت روي محل گازگرفتگي! رو فشار مي دادم که از دردش شايد کم بشه و با يه دست محمدسجاد رو در عين حال که ميخواستم لهش کنم، در بغل گرفته بودم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

ام‌طاها
24 اسفند 92 21:47
هی میخونم، هی میخونم، هی میخونم... چه حس عجیب و لذیذی بوده ها!
فاسین
25 اسفند 92 13:23
اونا که یادشون میره و کیف همدیگه رو میکنن اما ما هم یادمون میره؟ خدا کنه!
زينب پری و دوستان
پاسخ
بله بله
فاطمه (مامان محمدسجاد)
26 اسفند 92 12:25
وااای
مامان زينب و ضحي جون
26 اسفند 92 16:10
تُ نه خدا از اين خاطرات ننويس... شيريناشو بگو براموناين خيلي تلخ بوووود
مرضیه کرباسچی
26 اسفند 92 20:09
ام طاها جان چی دقیقا چه حس عجیب و لذیذی بوده؟؟؟؟ اون لحظه وحشتناککککک یا خاطره اش؟؟؟
زينب پری و دوستان
پاسخ
اینکه بعده ها که با هم تبانی می کنن علیه من... عکس این جنایت رو نشون بانو میدم میگم یه همچین داداشی داشتی!!!